با الگوی RACFT، پرامپتهای حرفهای بسازید و خروجیهای دقیقتر بگیرید!در قسمت قبل گفتیم که تسلط بر مهندسی پرامپت (Prompt Engineering)، کلید استفاده حرفهای از ابزارهایی مثل ChatGPT در مدیریت پروژه است.حالا وقتشه با یکی از کاربردیترین چارچوبها در این زمینه
یکی از چالشهای پنهان اما بسیار مؤثر در پروژههای ساختوساز، تأخیر در پرداختها (Late Payment) از سوی کارفرمایان یا نهادهای واسط است؛ چالشی که مستقیماً بر نقدینگی زنجیره تأمین (Supply Chain Cash Flow) تأثیر گذاشته و در بسیاری از موارد،
در زمانبندی پروژههای صنعت ساخت، روابط بین فعالیتها (Dependencies) ممکن است با یک تأخیر ثابت یا «Lag» تعریف میشوند. اما آیا در دنیای واقعی، این تأخیرها همیشه ثابتاند؟جواب: نه همیشه!و اینجاست که مفهوم Dynamic Minimum Lag (DML) وارد میشود.اما DML
روش LSM یا Linear Scheduling Method، زمانبندی فعالیتها را بر اساس دو فاکتور اصلی مکان و زمان انجام میدهد. برخلاف روش مسیر بحرانی (CPM) که بر پایه وابستگی فعالیتها و زمان آنهاست، در LSM به سرعت پیشرفت فعالیتها در طول
در دنیای صنعت ساخت، زمانبندی پروژه تنها ترسیم یک نمودار گانت یا بارچارت ساده نیست. اگر قرار است پروژهای دقیق، قابلتحلیل، و قابلدفاع طراحی کنیم، باید از ابزارهای قدرتمند شبکهای مانند روش مسیر بحرانی (CPM) استفاده کنیم. یکی از ارکان
(تثبیت دانش سازمانی و تثبیت جایگاه تیم پروژه) در فضای پروژهمحورِ صنعت ساخت، پایان پروژه نه بهمعنای اتمام کار، بلکه آغاز یک مرحله راهبردی در «یادگیری سازمانی» است. گزارش نهایی پروژه (Project Closeout Report) و تحلیل درسآموختهها (Lessons Learned Analysis)