پرش به محتوا

تأخیر در پرداخت و تهدید جدی برای نقدینگی زنجیره تأمین در پروژه‌های عمرانی


یکی از چالش‌های پنهان اما بسیار مؤثر در پروژه‌های ساخت‌وساز، تأخیر در پرداخت‌ها (Late Payment) از سوی کارفرمایان یا نهادهای واسط است؛ چالشی که مستقیماً بر نقدینگی زنجیره تأمین (Supply Chain Cash Flow) تأثیر گذاشته و در بسیاری از موارد، منجر به اختلال‌های عمیق مالی در پروژه می‌شود.
هرگونه تأخیر در صدور صورت وضعیت‌ها، گواهی‌های پرداخت (Payment Certificates) یا انتقال وجوه، نه‌تنها توان مالی پیمانکار اصلی (Main Contractor) را کاهش می‌دهد، بلکه فشار سنگینی را به پیمانکاران جزء (Subcontractors) و تأمین‌کنندگان (Suppliers) وارد می‌سازد؛ به‌طوری‌که در برخی پروژه‌ها، حتی تأمین هزینه‌های روزمره نظیر حقوق نیروی انسانی، اجاره تجهیزات یا تهیه مصالح، با بحران مواجه می‌شود.

تأثیر مستقیم بر هزینه‌های مالی (Financing Costs):
وقتی پرداخت‌ها با تأخیر انجام می‌شود، پیمانکار مجبور به تأمین منابع مالی از طریق خطوط اعتباری، وام‌های بانکی یا منابع داخلی می‌شود. این تأمین مالی اضطراری، با هزینه‌های بهره (Interest Costs) و در برخی موارد خسارات مرکب (Compound Financial Damages) همراه است. اگرچه در برخی ساختارهای قراردادی، امکان مطالبه این خسارات از کارفرما وجود دارد، اما اثبات آن نیازمند مستندسازی دقیق و مستمر جریان نقدی پروژه است.

اثر دومینویی در زنجیره تأمین:
در ساختار پروژه‌های بزرگ، تأخیر در پرداخت به یک بخش، بلافاصله سایر اجزا را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. تأمین‌کننده‌ای که به موقع پول دریافت نکرده، توان ارسال به‌موقع مصالح را نخواهد داشت؛ پیمانکار جزء نیز قادر به پرداخت حقوق کارگران خود نیست. در نهایت، این چرخه منفی می‌تواند باعث کاهش بهره‌وری، افزایش زمان پروژه و حتی ورشکستگی برخی ذی‌نفعان شود.

تجربه‌های موفق، استفاده از حساب‌های پروژه (Project Bank Accounts):
در برخی پروژه‌های بزرگ عمرانی، با هدف جلوگیری از تبعات منفی تأخیر پرداخت، از حساب‌های امانی پروژه (PBA) استفاده شده است. این ساختار پرداخت، تضمین می‌کند که وجوه تخصیص‌یافته، مستقیماً و بدون واسطه‌های متعدد، به پیمانکاران جزء و تأمین‌کنندگان پرداخت شود. تجربه به‌کارگیری این روش در پروژه‌های زیربنایی کلان، نشان داده که چنین رویکردی باعث بهبود چشمگیر در پایداری مالی زنجیره تأمین، حفظ گردش نقدی و افزایش اعتماد بین طرفین شده است.

ضرورت تغییر نگاه به مفهوم “پرداخت”:
پرداخت به موقع، نه صرفاً یک وظیفه قراردادی (Contractual Obligation)، بلکه یک محرک حیاتی برای سلامت مالی پروژه است. تا زمانی که زنجیره تأمین نتواند بر جریان نقدی خود اطمینان داشته باشد، پایداری پروژه همواره در معرض تهدید خواهد بود؛ تهدیدی که نه در نقشه‌ها مشخص است و نه در برنامه زمان‌بندی، اما می‌تواند کل پروژه را متوقف کند.

شفاف‌سازی سازوکار پرداخت، مستندسازی دقیق روند مالی پروژه، آموزش تیم‌های حقوقی و مالی پروژه، و طراحی قراردادهایی با سازوکارهای بازدارنده در برابر تأخیر، از جمله اقداماتی هستند که می‌توانند این تهدید پنهان را کنترل کنند.

در قوانین و مقررات دولتی ایران نیز چنانچه تاخیر در پرداخت داشته باشیم می‌تواند منجر به تمدید مدت پیمان و یا دریافت خسارت تاخیر تادیه شود در این خصوص مراجعه به بخشنامه شماره ۵۰۹۰ سازمان برنامه و بودجه، ماده ۵۲۲ آیین دادرسی مدنی، ماده ۲۲۸ قانون مدنی، آیین نامه تضمین معاملات دولتی مصوب ۱۳۹۴ و قوانین پنج ساله توسعه می‌تواند سود مند باشد.

مطالبی که ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *